تولد همسر عزیزم
حمیدرضای خوبم ، همسر عزیزم: روزی که به دنیا آمدی هرگز نمیدانستی زمانی خواهد رسید که آرامش بخش روح و روان کسی می شوی که با تو دنیا برایش زیباتر است! بهانه ی آرامشم تولدت مبارک... پینوشت : هلیا جون روز تولدت خیلی خوشحال بود تصمیم داشت واست نقاشی خوشگل بکشه اما بچه فرصت نکرد ، کیک تولدت را هلیا انتخاب کرد میگفت بابا قرمز دوست داره باید کیکش قرمز باشه ... شب تولد هم که یا در حال رقص بود یا بوسیدن بابا جونش... عکسهاش را هم بزودی میذارم ...
نویسنده :
maman sima
8:3