هلیاهلیا، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

هلیا پرنسس مامان و بابا

روزهایی که نبودیم به روایت تصویر

1390/12/5 9:35
نویسنده : maman sima
3,856 بازدید
اشتراک گذاری

بخاطر حجم بالای کار در اداره مدت نسبتا طولانی نتونستم بیام و وبلاگ رو آپ کنم . از همه دوستان گلم که تو این مدت به ما سر زدن و پیام گذاشتند ممنونم .

هلیا جون این روزها خیلی ماشاءالله بلبل زبون شدی و واسه من و بابایی و اطرافیان دلبری میکنی . مادر جون کبری حدود 20 روزی بجنورد بود و رفت تهران تا ان شاءالله مقدمات ازدواج عمو حسین رو بچینه و ما هم بریم عروسی هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااا. این نقاشی رو هلیا جون موقع رفتن مادرجون کشید و فرستاد واسه عمو جونش با تاکید فراوووووووون که عمو حسین نقاشی رو بزنه رو دیوار اتاقش :

هلیا جون در مینی پارک دردونه ها:

مامانی با غذای « حلقه مرغ و سبزیجات » در مسابقه اشپزی شرکت کرد و دوم شد :

بقیه خمیر رو هم هلیا جون حسابی ورز داده و اماده کرده بره داخل فر :

 

مامان هلیا کجا کجا ؟؟؟؟؟ هلیا جون نقش مامان رو بازی میکنه و مامان سیما نقش نی نی کوچولو رو عهده دار شده ، در این بازی ، مامان هلیا من رو برد شهربازی ، سوار هواپیما و قطار شدم ، برم کلی خوراکی هم خرید ههههههههههههههه مرسی مامان مهربونم .

اینجاخونه مادر جون رقیه است ، ساعت از نیمه شب هم گذشته و هلیا در حال دلقک بازی و شیطونیه :

 

 

آرتین جون ( پسر دایی هلیا جون ) :

 

 

تخت و کمد جدید هلیا جون ( طرح گل ) هم آماده شد :

 

عکس دایی مهرداد که توسط هلیا خانوم گرفته شده :

 

این هم اداره مامان در برف زمستونی :

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

مامانی و آیدا
1 اسفند 90 12:12
چه نقاشی قشنگی آفرین واقعا استعداد خوبی داره . عکسها هم خیلی قشنگ هستن . منم یه بار این حلقه مرغ رو درست کردم و حسابی استقبال شد اما مسابقه ای در کار نبود تخت و کمد جدید هم مبارک خیلی قشنگه . هلیا جون تو تختت خوابهای خوب ببینی عزیزم
سمانه مامان محمدباقر
1 اسفند 90 13:17
سلام عزيزم ممنونم از حضور گرمتون در وبلاگ پسرم ماشالله خيلي نازه نقاشي خوشگلي كشيده دختر ناز راستي تخت و كمدش هم عاليه دستتون درد نكنه
گل دختر
1 اسفند 90 17:20
وااای چه گزارش تصویری و تشریحی کاملی از مدتی که نبودید.. هزار ماشاا... هلیا جون حسابی خانوم شده چه نقاشی قشنگی کشیده فکر کنم برای گروه سنی هلیا خیلی عالیه... دیگه هنرنمایی مامانی هم جای خود داره آفرین تبریک میگم ایاشلا همیشه برنده باشید ولی من موندم نفر اول چیکار کرده بوده....


سلام ، هانا جون هم ماشاءالله آخر هنره . خدا حفظش کنه ، ممنونم که به ما سر زدین .
حمیده جون
2 اسفند 90 9:24
عزیزدلم تخت و کمد جدیدت مبارک باباشه مثل خودت ناااااااااازن و خوش بحالت که مامان هنرمندی داری... عمو حسین هم خیلی دلش واست یه ذره شده.....الهیییییییییییییییی ناز بشی که انقد با نمک و شیرین زبون شدی گلمممممممم


مرسی زن عمو جووووووووووووووووون .
خوشبحالم که زن عموی به این خوبی و مهربونی دارم .بوس
مامان باران
3 اسفند 90 7:46
به به چه نقاش کوچولوی نازی! ای جونم به شیرین زبونی و شیرینکاری هلیا و سلیقه و هنر مامانش! تخت و کمد نو هم مبارک عزیز دلم
مامان هلیا
3 اسفند 90 21:57
وای چه دختر با استعدادی چه نقاشیه عالییی تخت و کمد نو مبارک راستی غذاتون دهنمون رو اب انداخت اگه میشه دستورالعملش رو برام بنویسین


ممنونم لطف داری گلم . چشم دستورش رو براتون میفرستم .
حسین باخویش
3 اسفند 90 22:05
سلام سیما خانم حالتون چطوره ببخشید چند وقتی بود که نتونستم به وبلاگ سر بزنم هلیا جون چه جیگری شده هلیا جان باید بگم که از نقاشی که برام فرستادی کلی خوشم اومد راستی امروز 3اسفند تولد حمیده جونه من از طرف تو به حمیده تبریک میگم


سلام . مرسی عمو جون .
مامان یسنا
6 اسفند 90 17:15
سلام سلام صدتا سلام چطورین ؟چه خبر؟تخت وکمدت خیلی نازن مبارکت باشه....دلمون واستون تنگ شده...وبا دیدن عکسای هلیا جونی شاد میشیم...


سلام منا جون خوبی ؟ ممنون که به ما سر زدی دوست گلممممممممممممممممممممممممممممم
مامان ماهان
7 اسفند 90 9:07
به به چه نقاشی خوشگلی کشیدی هلیا جونمممممممممم آفرین تخت و کمدت هم خیلی خوشگلللللللللللللللللللله مبارکت باشه عزیزم مامانی تبریک میگم برای برنده شدنتون واقعا غذای خوشمزه ای به نظر میرسه اگه تونستی طرز تهیه غذا رو بزار ما هم استفاده کنیم ممنونممممممممممم
فریبا
7 اسفند 90 10:46
بعد از مدتها با دست پر برگشتید... تخت خوشگلش مبارک باشه.. و آفرین به مامان هنرمند ب خاطر این غذای خوشگل، که حتما خوشمزه هم هست..
فریبا
7 اسفند 90 11:12
بعد از مدتها با دست پر برگشتین... وسایلش مبارکش باشه و آفرین به مامانی هنرمند با این غذای خوشگل، که حتما خوشمزه هم هست
مامان فاطمه و محیا
7 اسفند 90 13:19
سلام سیماجون خوشحالم که اعلام حضور کردین
میشه بگین این غذا چه جوریه؟


سلام ممنون که بهمون سرزدین . چشم حتما .
مجتبی
9 اسفند 90 12:14
سلام. میبخشی چون من چند وقتیه که اینترنت ندارم.آشپزی رو تبریک میگم و از اینکه عکس آرتین رو هم گذاشته بودی ممنون.نقاشی هلیا جون هم که خیلی عالی بود. به همه سلام برسون.


ما که خدا را شکر تقریبا هر شب همدیگه رو میبینیم هر موقع وقت کردی به وبلاگ سر بزن دیرو زودش مهم نیست ، آرتین جیگر منه باید فایل عکسهای اتلیه اش رو واسم بفرستی تا اینجا بذارم و وبلاگ هلیا رو قشنگتر کنم . ممنون داداشی
sara
9 اسفند 90 18:21
سلااااام خوبید؟ما تقریبا یه تازه واردیم که دوست داریم اینجا دوست پیدا کنیم با اجازتون لینکتون میکنم امیدوارم بتونیم دوستای خوبی واسه هم باشیم


سلام سارا جون ، خیلی خیلی خوش اومدی من هم با افتخار لینکتون میکنم .
مامان ثنا
10 اسفند 90 9:09
چه دخمل خشگلی چه نقاشی قشنگی چه تخت و کمد نازی مبارکت باشه خاله
مامان نرگس
10 اسفند 90 15:06
سلام ممنون از اینکه به ما سر زدی من یادم نمیاد دستور غذا پرسیده باشم فقط یادمه پرسیده بودم تاج هلیا جون رو از کجا خریدی که دیگه خریدم
مامان هلیا
12 اسفند 90 10:29
سیما جون ممنون از اینکه ادرس دستور غذایی رو برام گذاشتین
منا مامان یسنا
14 اسفند 90 14:03
سلام خسته نباشید از خونه تکونی عید...پیش پیش عیدتون مبارک وامیدوارم سالی خوب داشته باشید


سلام عزیزم . ممنونم . عید شما هم مبارک
ثريا
27 فروردین 91 12:42
سلام گلم اسم دختر من هم هليا هستش و اسم پسرعمه اش آرتين خيلي برام جالب بود وبسايت هم خيلي خوشگل هستش