هلیاهلیا، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

هلیا پرنسس مامان و بابا

شیرین زبون مامان

1390/3/19 8:16
نویسنده : maman sima
592 بازدید
اشتراک گذاری

قلبدیروز با اکرم جون و مژگان جون رفته بودی پارک دردونه ها ، موقع برگشتن از سوپری واست خوراکی خریده بودن اما به هر سوپر مارکتی که می رسیدی می گفتی واسم خوراکی بخرید ، بالاخره مژگان جون گفته بود دیگه پول ندارم ، شب خونه عمه صغری نشسته بودیم که اومدی از کیف من پول برداشتی و بردی دادی به مژگان جون ، مژگان گفت :هلیا این پول واسه چیه ؟؟؟؟ گفتی : شما پول نداشتی !!!

مشغول تلفنچند روز قبل بهت گفتم برو اسباب بازیهات رو جمع کن ولی توجهی نکردی این مطلب رو چند بار تکرار کردم بعد در حالی که انگشت اشاره ات رو به سمت من گرفته بودی با تاکید و تهدید گفتی : اگه من رو اذیت کنی بهت شکلات نمیدم !

بغلداشتم واست قصه میگفتم که هلیا جون از کوچه پول پیدا کرده بود و می خواست برگردونه به صاحبش و ........... وسطش سوال کردی : مامان من لباس چی پوشیده بودم ؟؟؟!!!

چشمدیشب من و شما با مژگان جون و اکرم جون سوار ماشین شدیم بعد برگشتم به اکرم گفتم هلیا نشسته حرکت کنیم با صدای بلند گفتی : آره من نشستم بروووووووووووووووووو.

فرشتهجدیدا هر کاری که ازت می خوام انجام بدی قبل از انجام دادنش از من می پرسی : اگه این کار رو نکنم چی میشه ؟؟؟؟؟ مثلا دیشب بهت گفتم برو کنترل رو بیار صدای تلویزیون رو کم کنم . گفتی : اگه صدای تلویزیون رو کم نکنی چی میشه ؟؟؟ من هم گفتم سر مامان درد میکنه . بعد سریع رفتی کنترل رو اوردی گفتی : حالا سرت درد نمیکنه ؟؟؟!!!

چشمکدیشب موقع خواب کلی واست قصه گفتم اما نخوابیدی ، خسته شدم گفتم دیگه قصه نمی گم بخواب دیگه . بعد گفتی : مامان باز هم قصه بگو گناه دارممممممممممممممممم.

نیشخنددر طول روز میرفتی بالای مبل ها و تموم لامپ ها رو روشن میکردی و اکرم جون بهت میگفت : الان روزه اگه همه لامپ ها رو روشن کنی پول برق زیاد میاد اونوقت بابایی پولش تموم میشه . دو شب قبل شام مهمون داشتیم، رفتی بالای مبل و چند تا از لامپ ها رو خاموش کردی . بابایی گفت هلیا داری چکار میکنی ؟ گفتی : اگه همه لامپ ها روشن باشه پول زیاد میاد !!!! مهمون ها هم خندیدن و گفتن بچه مفهوم یارانه ها رو خوب متوجه شده .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان ماهان
9 خرداد 90 9:17
ای جانم ......
چقدر شیرین زبونه هلیا جونم بووووووووس
مامانش دیگه باید بدونه یارانه چیه دیگه صرفه جویی کنه
آفرین هلیا خانم صرفه جو


قربونت برم عزیزم مرسی که به وبلاگ سر میزنی
اره این بچه ها گاهی اوقات با حرفهاشون ادم رو حیرت زده میکنن.
الناز-سورنا
9 خرداد 90 9:19
عالی بود کلی حال کردم
فقط می خوام اونجا بودم همچین گازش می گرفتم که صداش تا اونور دنیا می رفت


ممنونم الناز جونم که به وبلاگ سر میزنی
باز داری مادرشوهربازی در میاری می خوای دخترم رو گاز بگیری ؟؟؟؟ههههههههههههههههههه
باز هم سر بزنی خوشحال میشم ضمنا شما هم یک وبلاگ واسه گل پسرت بزن .
مامان هلیا
9 خرداد 90 13:50
ای قربونش برم که با این حرف زدناشون دل ادم رو آب می کنن حرفاشون واقعا" ارزش خاطره شدن را داره مامانش خیلی خوب کاری می کنی واسش می نویسی دستت درد نکنه بوس برای هلیا جون


مرسیییییییییییییییییییییییی شما هم همینطور عزیزم
مامان بوبولی
10 خرداد 90 8:54
براش اسپند دود کن [hr
مرسی خاله الهه که به وبلاگ سر زدی شما هم واسه اهورا جون اسپند دود کن و ببوسش.
مامان فرشته
16 خرداد 90 11:30
سلام عزیزم خوبین ؟
ههههههههههه وای مردم از خنده چقدر این عزیز خاله شیرینه
قربونش برم من
تو دفترچه ام نوشته ام تا همسری اومد اینا رو براش بخونم آخه خیلی دوست داره این موارد و براش بگم
بوسسسسسسس


سلام خانومی
قربونت برم بزار دخترت بدنیا بیاد اونوقت می مونی کدوم یک از حرفهاش رو بنویسی می دونتی که دخترا خیلی شیرین زبونن هههههههههههه
ممنون که به وبلاگ سر زدی .