عکسهای تولد چهار سالگی هلیا جونم
دختر عزیزم ، امروز 8/8/91 روز تولد چهارسالگیته . چهارمین طلوع خورشید زندگیت رو از صمیم قلب بهت تبریک میگم .امسال جشن تولدت رو چهارم آبان ( روز عرفه و شب عید قربان ) گرفتیم . تم تولد امسالت گل و پروانه بود ، امسال واقعاً بهمون نشون دادی که نسبت به سال قبل چقدر بزرگتر ، عاقلتر و خانم تر شدی ، هر روز که از خواب بیدار میشدی یکی از انگشتهات رو می بستی و با خوشحال میگفتی فقط ... روز دیگه تا تولدم مونده .
شب قبل تولدت حسابی تب کردی و این موضوع من رو خیلی نگران کرد ، در طول روز هم کمی بی حال بودی اما به محض اومدن مهمونها سر حال شدی و از ابتدای جشن وسط میرقصیدی و از بچه های دیگه هم می خواستی تا همراهی ات کنن. ماشاءالله هزار ماشاءالله مثل ماه شده بودی خیلی ناز و خوشگل و دوست داشتنی و خیلی خیلی خوشحااااااااااااااااال .
آخرهای جشن کمی خسته و البته بی حال شدی و بعد از فوت کردن شمع ، بریدن کیک و باز کردن هدایا اومدی بغلم و کم کم خوابت برد من هم بردمت داخل اتاق تا راحت بخوابی . اما مراسم تازه با اومدن آقایون شروع شد و با رقص و پایکوبی فراوون تا ساعت یک شب ادامه داشت . واقعاً یک شب به یاد موندنی بود .
ساعت 4 صبح واسه خوردن دارو و آب از خواب بیدار شدی همراه من اومدی آشپزخونه بهم گفتی : مامان جون مرسی واسم جشن تولد گرفتی ، مرسی واسم موتور شارژی خریدی ، مرسی واسم خونه رو خوشگل کردی ، مرسی واسم بادکنک زدی و... من تو اون لحظه احساس کردم تموم خستگی از تنم بیرون رفته و خیلی سبک و خوشحال دارم تو آسمونها پرواز میکنم ...
بعد خوردن دارو رفتی و بابایی رو غرق بوسه کردی که بابایی هم با تعجب از خواب بیدار شده بود و میپرسید اینجا چه خبره ؟؟؟ شماها چرا بیدارید ؟؟؟ گفتم هلیا جون ، شب زود خوابش برد فرصت نکرد ازمون تشکر کنه الان داره این کار رو انجام میده .
دختر عزیزم اگه تموم دنیا رو برات بیارم و به پات بریزم باز هم واست کمه ، تو همه دنیای من و بابایی هستی . امیدوارم همیشه شاد و خندان و سربلند باشی .
لازمهاز اکرم جون ، نسرین جون ، فاطمه جون ، لیلا جون ، حسن جون ، خاله ثریا ، سمانه جون و بابا حمیدرضا جون که خیلی خیلی به من کمک کردن تشکر کنم:
عکسهای تولد در ادامه مطلب
کارد و چنگال داخل کاور پلاستیکی:
گیفت بچه ها:
نی :
موتور شارژی کادوی مامان و بابا:
هلیا جون خسته و خواب آلود ، لباسی که واسش خاله ثریا کادو آورده رو هم تنش کرده :
متاسفانه از پذیرایی میوه و سالاد ماکارانی و سالاد اولویه عکس ندارم .
و در پایان این هم نمایی از اتاقت :