هلیاهلیا، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 14 روز سن داره

هلیا پرنسس مامان و بابا

این روزها...

1391/8/16 13:45
نویسنده : maman sima
635 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گل من الان دیگه خودش میره دستشویی ، خودش رو میشوره ، دستهاش رو هم میشوره ، میره اتاقش با حوله خشک میکنه .(البته گاهی اوقات هم بدون شستن دستها میای بیرون )

شبها اگه مامانی تنبلی نکنه حتما مسواک میزنه .

صبح ها که از خواب بیدار میشه اجازه میده موهاش شونه بشه .

خداراشکر دیگه جیشش رو نگه نمیداره .

داروها رو راحت و بدون ممانعت میخوره .

جدیداً نمیذاره موهاش رو کش ببندم و جمع کنم ناراحت ولی موی جمع خیلی بهش میاد .

روابط اجتماعی اش خیلی بهتر شده .

 کماکان شبها دیر میخوابه ( ساعت 12 به بعد )

همچنان به سختی راضی میشه بیاد حموم کنه و از اب ریختن روی سرش خیلی متنفره .

هنوز هم به عمه ها بوس نمیده قهر

خوب غذا میخوره اما سر سفره نمیشینه تا غذاش رو تموم کنه هزار بار میره و میاد و بعد از جمع کردن سفره تازه یادش میاد که هنوز سیر نشده ...آخ

تازگی ها گیر داده که من یک نی نی کوچولو میخوام تا زود بزرگش کنیم باهام بازی کنه . حتماً دختر باشه...متفکر

تموم شهر رو زیر و رو کردیم تا واسه اش پالتو بخریم اما خانوم هیچ کدوم رو نپسندیدن اخه فقط باید قرمز باشه و خیلی خیلی خوشگل...

**کنار سفره مشغول خوردن ناهار بودیم که لبهای نازت رو آوردی و آرنج من رو بوسیدی و گفتی : الهی قربون زانوهات بشمممممممممممم هههههههههههههماچ

** هلیا : مامان سال دیگه تم تولد من سبز باشه چون می خوام لباس تمساح بپوشم .

** ماشین شارژی ات رو میبری میزنی شارژ و میگی بنزینم تموم شده ، گاز هم ندارم اومدم به موتورم گاز بزنم .

** جدیداً با دنیای اینترنت آشنا شدی و خیلی لذت میبری مدام میگی : بریم ایترنت؟؟؟

** بابا حمیدرضا : من یک برگه a4 سفید لازم دارم /من : از کشوی کمد هلیا بردار /هلیا : نههههه من اجازه نمیدم .

 هلیا جونم ، دختر نازم : تمام نفسهای امروز و فردایم را تقدیمت میکنم تا بدانی چققققققققدر دوستت دارم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

مامان آرتین
17 آبان 91 8:26
هزار آفرین . چه خوب که خودش تنهایی می ره دستشویی . بهتر که نمی زاره موهاشو ببندین. بزرگ بشه مجبوره زیر مقنعه هی موهای نازنینشو ببنده ( البته انشالله که مجبور نباشه روسرس سرش کنه!!) آرتین هم بازو و زانو رو رون !! رو اشتباه می گه .
مامان اهورا
17 آبان 91 8:50
بیشتر خصوصیتش مثل اهوراست . اینکه دستشویش رو نگه می داره ( البته از وقتی یادگرفته خودش بره منم راحت شدم ) شبا دیر می خوابه . از روبوسی با دیکران بدش میاد
حمیده جون
17 آبان 91 11:26
نانازییییییییییییییییییییی دلم تنگولیده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مامان گیسوجون
17 آبان 91 13:09
سلام عزیزم خوبی ؟ آفرین به اینهمه پیشرفت دختر نازمون عیدتون با تاخیر مبارک
مریم
18 آبان 91 11:33
عزیزم چقدر بزرگ شده
پالتو قرمز که خیلی زیاده بیشتر از بقیه رنگ ها

سایزهای کوچکتر قرمز داشت اما واسه هلیا اکثراً کرم و طوسی بود . شهر ما اونقدر بزرگ نیست در مجموع حدود20 تا فروشگاه خوب و شیک واسه بچه ها میشه سر زد.
مامان فاطمه
20 آبان 91 13:17
ماشاء ا... به هلیا جون خانوم شده هزار ماشاء ا...
سمت امیریه مخالف مانتو کلاس من پالتوی قرمز رنگ دیدم خوب بود 86 تومن می گفت اگه هنوز نخریدین

راستی هلیا جون نی نی می خواست چیکار کردین واسش یه نی نی می خرین یا نه

یه زحمت طرز تهیه سوفله بادمجونی که واسه تولد هلیا جون درست کرده بودی رو واسم می گی؟ همچنین تو فر درجه و طبقه اش؟ مرسی
امسالم که هلیا جون مارو به تولدش دعوت نکرد



سلام اره اونجا هم سر زدم جنس پالتوش اصلا جالب نبود، دستور سوفله بادمجون رو تو وبلاگ فاطمه جون میذارم .




گفتی امسالم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مامان ماهان
20 آبان 91 17:53
سلام گلم به به دخملمون حسابی بزرگ و خانم شده هاااااااااااااااا مامانی یه بوسه از لپهای ناز هلیا جون ما رو مهمون کن بووووووووووووووووووووووس
مامان فاطمه
22 آبان 91 10:13
لطف کردی سیما جون دست گلت درد نکنه

یعنی پارسال دعوت شدیم امسال نه

راستی خوردنی چی دادی واسه تولد هیلاجون؟ امسال ظاهرا آتلیه نبردی؟

از مسابقه آشپزی چه خبر؟؟


عکسهای اتلیه اش اماده نیست . امسال سالاد ماکارانی و ساندویچ الویه با میوه و دسر پذیرایی کردم.
اخه شما هم ما رو تولد فاطمه جون دعوت نکردید .
سارا مامان باران
22 آبان 91 13:16
وای عزیزم چقد خانوم شدی به به دلم واسه خودت و مامان نازت تنگ شده
مامان پري (مامان فاطمه)
24 آبان 91 12:51
سلام
ماشالا دخملي چه بزرگ و خانم شده...كي پرنسس من اينقدر بزرگ و حرف گوش كن بشه؟! عكساي تولدش هم خيلي ناز و خوشگل بودن..واقعا" دست مامان هنرمندش درد نكنه. كلي كيف كردم..تو يه سري عكسا شبيه فاطمه من بود مي خواستم بخورمش...از طرف من ببوسش..بوسسسسسسس....


ممنون که به ما سر زدی .بچه ها ماشاله زود بزرگ میشن دختر گل شما هم روز بروز بزرگتر و خانمتر میشه .
مامان مریم
28 آبان 91 15:48
الهی چقد بامزه صحبت میکنه...حتما کلی خوردنی میشه..ببوسش از طرف من...
مامان گیسوجون
2 آذر 91 1:18
خصوصی داری
مامانی حلما
8 آذر 91 8:08
آفرین به این دخمل ناز . اینکه عمه هاتو بوس نمیکنی خوشم اومد . بارک الله . تولدت مبارک خانم خوشکله اینهم یک هدیه از طرف حلما و مامانی
رضا
14 آذر 91 12:49
▒▒▒▒▒▒▒██▒▒▒▒███▒▒▒▒██ ▒▒▒▒▒▒█▓▓█▒██▓▓▓██▒█▓▓█ ▒▒▒▒▒█▓▒▒▓█▓▓▓▓▓▓▓█▓▒▒▓█ ▒▒▒▒▒█▓▒▒▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▒▒▓█ ▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓█ ▒▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓█ ▒▒▒▒▒▒▒█▓▓█▓▓▓▓▓▓█▓▓▓█ ▒▒▒▒▒▒▒█▓▓██▓▓▓▓▓██▓▓█ ▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▒▒█▓█▒▒▓▓▓▓█ ▒▒▒▒▒█▓▓▒▒▓▒▒███▒▒▓▒▒▓▓█ ▒▒▒▒▒█▓▓▒▒▓▒▒▒█▒▒▒▓▒▒▓▓█ ▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓▓▒▒▒▒▒▓▓▓▓▓▓█ ▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓▓███▓▓▓▓▓▓█ ▒▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓█ ▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▒▒▒▒▒▒▒▓▓▓▓█ ▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▒▒▒▒▒▒▒▒▒▓▓▓▓█ ▒▒▒▒█▓▓▓█▓▒▒▒▒▒▒▒▒▒▓█▓▓▓█ ▒▒██▓▓▓█▓▒▒▒██▒██▒▒▒▓█▓▓▓██ ▒█▓▓▓▓█▓▓▒▒█▓▓█▓▓█▒▒▓▓█▓▓▓▓█ █▓██▓▓█▓▒▒▒█▓▓▓▓▓█▒▒▒▓█▓▓██▓█ █▓▓▓▓█▓▓▒▒▒▒█▓▓▓█▒▒▒▒▓▓█▓▓▓▓█ ▒█▓▓▓█▓▓▒▒▒▒▒█▓█▒▒▒▒▒▓▓█▓▓▓█ ▒▒████▓▓▒▒▒▒▒▒█▒▒▒▒▒▒▓▓████ ▒▒▒▒▒█▓▓▓▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▓▓▓█ ▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▒▒▒▒▒▒▒▒▒▓▓▓█ ▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▒▒▒▒▒▒▒▓▓▓▓█ ▒▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓█▓█▓▓▓▓▓█ ▒▒▒▒▒▒▒▒█▓▓▓▓▓█▓▓▓▓▓█ ▒▒▒▒▒████▓▓▓▓▓█▓▓▓▓▓████ ▒▒▒▒█▓▓▓▓▓▓▓▓▓█▓▓▓▓▓▓▓▓▓█ ▒▒▒▒█▓▓▓▓▓▓▓▓█▒█▓▓▓▓▓▓▓▓█ آپم بالینک تکونی وایییییییییییییییییییییییی
مامان هلیا
14 آذر 91 18:52
وای چقدر اخلاقای هلیای شما به هلیای ما شبیهه فقط هلیای ما دیگه یه موقع میخوابه چون فرداش باید بره مهد
مامانی و آیدا
17 آذر 91 20:35
امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشه ... با لباس تمساح تجسمش کردم ) خیلی بانمکه با تاخیر تولد هلیا جون مبارک .رفتم عکسها رو دیدم خیلی تولد خوبی بوده و معلومه که خیلی خیلی زحمت کشیدین مامان هنرمند دست گلت درد نکنه
رامیلا
20 آذر 91 14:08
بدوووووووووووووووووووبیا آپ کلدم بزلگ شدم رفتم واسکن چهال ماهگیمو زدم بدوووووووو منتظلتم
رضا
26 آذر 91 11:43
سلام بدو آپم با ذهن سالم ببینم چقد ذهنت سالمه بدووووووووووووووووبیا[بوسه][بوسه]
نسرین مامان هلیا و دانیال
29 آذر 91 0:53
ای جااااااااااانم.قربون خودتو اون زبون شیرینت
منا مامان یسنا
1 دی 91 12:56
تنها چند دقیقه ناقابل مى تواند از یک شب عادى، شب یلدا بسازد؛

ولى با هم بودن است که آن را نیک نام کرده و در تاریخ ماندگار شده است.

یلدا مبارک


ممنونم عزیزم.
مامان ماهان
2 دی 91 15:59
سفیدی برف را برای روحت
سرخی انار را برای قلبت
شیرینی هندوانه را برای عشقت
وبلندی یلدا را برای زندگی قشنگت آرزومندم


فدای تو...
سارا مامان باران
4 دی 91 10:13
سلام عزیزم آپم
منا مامان یسنا
6 دی 91 16:02
سلام با پست هایی جدید منتظرتونم