سفره هفت سین و شیطنت هلیا خانوم
امسال واسه چیدن سفره هفت سینم وقت کم آوردم و بالاخره با کمک اکرم جون یک هفت سین ساده رو چیدم البته در غیاب هلیا خانوم .
از بس مشغول کشیدن دندون عقل، شیرینی پزی ، خرید، گذاشتن سبزه روی کوزه ( واسه اولین بار )خونه تکونی که با بد قولی کارگرم افتاد گردن خودم و کار اداره و .......... شدم که متاسفانه زمان زیادی واسه چیدن هفت سینم برام نموند و بالاخره یک هفت سین تقریباً ساده رو چیدم .
دو تا از ظرف های هفت سین رو به شکل خوابیده گذاشتم تا سنجد هام و سکه هام حالت ریزش از ظرف رو داشته باشه .
هلیا جون دختر نازم هر موقع که از کنار هفت سین رد شدی میگفتی مامان این دو تا افتادن و شروع میکردی به درست گذاشتن اون دوتا ظرف .
هر چی من گفتم : عزیزم اون مدلشه ولی با لحن ناز کودکانه ات گفتی نههههههههههههههههههههههههههه این خراب شده .
الهی فدات قد و بالای قشنگت برم دختر نازمممممممممممممممممممممممممممم
بالاخره روز 6 فروردین یعنی دیروز ظهر یکی ازظرفهام از دستت افتادرو سرامیک و شکست ، بمیرم برات خودت هم ترسیدی و زدی زیر گریه .
فدای سرت عزیزم .