مامان می خوام پیرت کنم!!!
دو شب قبل ساعت 1 بامداد هنوز بیدار بودی و بهونه گیری میکردی من هم کلی نازت رو کشیدم اما بی فایده بود بالاخره کاسه صبرم سر اومد و بهت گفتم داری مامان رو ناراحت میکنی ، زود باش بخواب دیگه ؟
تو هم برگشتی بهم گفتی : مامان می خوام پیرت کنم!!!
من و بابایی هم دو تا شاخ گنده از سرمون زد بیرون که آخه این حرف رو از کجا یاد گرفتی عمراً من همچین حرفی تو خونه زده باشم ! بعد هم من و بابایی زدیم زیر خنده تو هم بیشتر عصبانی شدی و گفتی چرا می خندین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
البته من در صحبت با مادرجون یا خاله و عمه و ... صحبت از اینکه بچه داری مادر رو پیر میکنه داشتیم شاید اون موقع این جمله رو حفظ کردی ؟ نمی دونم والا ؟؟؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی