میرم بغل بابایی تا مامانم خسته نشه !
دختر گلم همیشه دوست داری بغل مامان باشی و بغل کس دیگه ای نمیری . باباحمید و من و هلیا جونی رفتیم خیابون و طبق معمول چون خیلی خیابونها شلوغ بود ترجیح دادم بغلت کنم ، بابایی اصرار کرد که بری بغلش اما نرفتی . بعد انگار بقیه نی نی ها رو نگاه میکردی که بغل مامانشون رفتن یا بغل باباشون ، یهو برگشتی سمت بابا حمید و گفتی : بابایی من رو بغل کن اگه بغل مامانم باشم مامانی خسته میشه ، ببین نی نی بغل باباشه ! من و بابایی هم از فرصت استفاده کردیم و سریع رفتی بغل بابا جونت . الهی مامانی فدای فکر کردن و تجزیه و تحلیل هات بره .
نویسنده :
maman sima
14:13